نامه عاشقانه3

ساخت وبلاگ

مي خواهم باشم! براي چشمانت! كه ستاره شبهاي تاريك من است!

براي شنيدن خنده هايت ، براي تصور آينده هاي هنوز نيامده!

آينده هايي كه هرگز نخواهند آمد و فقط در تصور ما شيرين است!

چه فرق مي كند؟ چه واقعي چه تصور!

خنده هاي توست كه دلهره هاي هميشه ام را مي ربايد!

مي ربايد و از همه حس ها آنچه به من برمي گرداني شادي و آرامش است…بخند!

به خاطر كودكاني كه امشب در هر جايي از دنيا متولد شده اند.

تو كه مي خندي ، زمين آبستن كودكاني از جنس لبخند مي شود!

كودك كه باشي به خاطر كودكان كه بخندي

به كودك بودنهاشان كه مي خندي زيبا مي شوي .

بعد بشين در گوشه اي خلوت از تنهايي هايت شعرهايم را بخوان و باورم كن.

مرا و عشقم را! آنوقت ايمان دارم كه از اين بيشتر شاعر مي شوي!

كودكي اگر كه كرده باشي

اگر كه چهار دست و پا در آفتاب روي خاكهاي حياط رفته باشي!!!!! و

به ريش دنيا خنديده باشي! و رفته باشي ،

به اينهمه قصاوت كه خنديده باشي

آنوقت حتما شاعر مي شوي!كودكي اگر كه كرده باشي…

مي خواهم بمانم ! ماندنم گران اگر كه تمام شود حتي!


دارم كودكي هايم را به ياد مي آورم!

تو كه مي خندي جهان به زيبايي لبخند حقيقي كودكيهايم مي شود…

كودكي نكرده ام، سالهاست. حالا كه مي تواني ،


حالا كه فقط تو مي تواني بخندانيم ، بخند كه دارم باز ميگردم به كودكي…

به روزهاي خنده هاي واقعي ، به روزهاي مهربانيهاي بي مهابا،


به آن روزهايي كه هنوز جدايي را نمي دانستم كه چيست…

چه اهميت دارد كه كودكي كرده باشم يا نه، چه اهميت دارد؟

تو كه باشي تو كه مي خندي دوباره كودك مي شوم… .

بخند…با من …براي من…همين!

هنوز دوستت دارم و هنوز همين براي ادامه حياتم كفايت مي كند…

mona:only...
ما را در سایت mona:only دنبال می کنید

برچسب : عاشقانه های قلب شکسته,نامه عاشقانه,عاشقانه,نامه به یار,نامه ای عاشقانه, نویسنده : mona mona01 بازدید : 131 تاريخ : سه شنبه 1 مرداد 1392 ساعت: 14:43